عصر چهارشنبه خانه یکی از دوستانم در دستخضر رفتم.دستخضر از توابع شیراز حساب می شود،ولی در تقسیمات شهری جزو شیراز به حساب نمی آید و یک روستا محسوب می گردد.در موقع نماز مغرب و عشاء در مسجد محل رفتیم،بعد از نماز امام جماعت مسجد گفت:یکی از کاندیدهای شورای شهر آمده است که برای اهالی صحبت کند.ما از مسجد بیرون آمدیم.دوستم می گفت:بیچاره فکر کرده اینجا جزو شیراز است و گرنه به خودش زحمت نمی داد تا اینجا بیاید.
حداقل به نظر من بعضی از آقایان کاندید در زمان انتخابات یادشان می آید،که به محلات فقیر نشین هم که برای این که خودشان را نشان بدهند یک سری بزنند.در انتخابات دور قبل شورای شهر شیراز یکی از دوستانم گفت:تعدادی از شعرا به یک محفل شعر و شاعری دعوت شده اند،که محلش در یکی از تالارهای بالای شهر بوده است و بعد از مراسم شام، مهمان یکی از کاندید های آن دوره به صرف پیتزا بوده اند.خوشبختانه آن کاندید رای نیاورد و گرنه معلوم نبود چه بلایی بر سر بودجه شهر می رفت،اگر می خواست همیشه این طور بذل و بخشش کند،دیگر دیگ بودجه شهرداری سوراخ می شد.همیشه آقای قادری شهردار شیراز دم از این می زند که بودجه شیراز در آخر سال به ته می رسد و کسر بودجه دارند.من که نفهمیدم این همه کسر بودجه از کجا می آید.شاید امام زمان آمد و دست اینها را رو کرد.آخر آقای بیانک عضو شورای شهر در دور اول دست به یک افشاگری زد،که متن آن در روزنامه خبر است؛ادعا می کرد مبلغ نیم میلیارد تومان از بودجه شهرداری بدون حساب مشخصی خرج شده است.یا آقای خانی عضو فعلی شورای شهر در روزنامه خبر ؛خبری به نقل از ایشان درج شده بود،که این عوارضی که اعضاء شورای شهر برای بعضی موارد با کارمزد تعیین کرده بودند،ربا است و ایشان و امام جمعه شیراز به این امر اعتراض کرده بودند.یا خود شهردار محترم آقای قادری ادعا می کردند تمام مشکلاتی که شهرداری با آن مواجه است به خاطر عملکرد ١٥ ساله گذشته شهرداران سابق می باشد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ