چهار وزارتخانه دولتی ملزم شدند که این طرح ملی را به اجرا بگذارندو نمایشگاههای در خصوص لباس
ایرانی برگزار شد.ولی نکاتی لازم است گفته شود.
یکی از ضروریات انسان پوشیدن لباس است بخش مهمی از تمدن و فرهنگ جوامع در نوع پوشش
است.از وقتی رضاخان پهلوی طرح متحد کردن لباس به شیوه غربی را در کشور به اجرا گذاشت
دیگر مردان حاضر به پوشیدن قبا نبودند و کت و شلوار را انتخاب کردند.حتی عده ای از زنان چادر با روبند
را کنار گذاشتند و پوششهای غربی را برگزیدند تا این که در ایران انقلاب شد و فقط زنان ملزم شدند
که موهای سر خود را بپوشند.در حالی که برخی ملتها از جمله عربها هنوز بر پوشش سنتی خود تاکید
دارند ودر مجامع بین المللی ازپوشش ملی خود استفاده می کنند تا اصالت های فرهنگی خود را
حفظ کنند ولی مردم ایران با تاثیری که از فرهنگ پوشش غربی پذیرفته اند دیگر با لباس خاصی
شناخته نمی شوند و حتی لباس قومیتها کمتر مورد استقبال قرار می گیرد مگر مجلس خاصی مثل
عروسی باشد.دیگر وقتی که زنان چادری شلوار جین می پوشند و مردان از پوشش غربی استفاده
می نمایند جایی برای بحث در مورد لباس و الگوی ایرانی نداریم.اگر قرار است پوشش ایرانی را ترویج
کنیم بجاست نمایندگان محترم مجلس به جای پوشیدن کت از قبا استفاده نمایند.
باران شادی به رخسار امام غریبان نشست و مدینه الرسول به جلوه نور تو درخشید.
ای جوانترین امام شیعه دیدیم بر بلندای غربت به اهتزاز درآمده ای و همتای جد غریبت امام
مجتبی(ع) تا اوج ارتفاعات مظلومیت صعود نموده ای.کدامین زخم بدتر از خنجر فتنه و کینه
همسر می تواند باشد؟آخر کدام زنی حاضر است این خیانت را بنماید و در اوج خستگی
همسر عطش او را با انگوری زهرآلوداز کام او بنشاند؟
امامی که در اوج نونهالی پاسخگوی عالمان عصر خویش هستی امامی که در یک شب از
مدینه به مرو می روی و بر سر پدر حاضر می شوی تا آیات خدا را از پدر بشنوی.
درود و سلام بر تو و پدران بزگوارت.
دکتر علی شریعتی که روز 29 خرداد سالگرد شهادت گونه اوست. از نمونه مردانی است که در حوزه
تفکر و اندیشه های دینی عمری جاودانه یافته است. بامرگ او تفکر و اندیشه هایش زایش دوباره
داشته و نیاز دانستن از او هرگز به بی نیازی منجر نشده است.
دکتر درآخرین نامه های خود که به نام حسن ومحبوبه انتشار پیدا کرد خودش را می شناساند در
ابتدا نامه از سه ضلع قدرت در یک ده حمله می کند و آنها را باعث عقب ماندگی می داند به نظرم
به کسانی حمله می کند که دچار یک تحجر فکری می باشند و بعد از معلمی می گوید که به
آن روستا می آید وبرای دانش اموزانش راه زندگی را روشن می نماید.
معلم می گوید: لازم نیست ما فکر کنیم علی و فاطمه(س) دست نیافتنی هستند بلکه هر یک از
ما نیز می توانیم مانند آن دو باشیم.
دکتر خود می گوید: پدرم نخستین سازنده ابعاد روحم کسی که برای اولین بار هم هنر فکر کردن
را به من اموخت و هم فن انسان بودن را طعم آزادی شرف پاکدامنی عفت روح استواری ایمان
و استقلال دل را بی درنگ پس از آن که مادرم از شیرم گرفت به کامم ریخت.
رهبر درباره او می گوید:اگر ما یک خصوصیت شریعتی را بخواهیم ذکر کنیم این است که او با مردم
ارتباط برقرار می کرد برای مردم حرف می زد و به زبان مردم سخن می گفت.از مردم الهام و یاد
می گرفت.دردهای مردم را منعکس می کرد.او از اسلام محکم دفاع کرد و می گفت:
مومن مسلمان باید متعصب باشد و این دژ تعصب را از دور ما برچیده اند تا بتوانند ما را با تیرهای
مسموم خودشان هدف قرار دهند.
خدایا چگونه زیستن را تو به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت.......
روحش شاد و یادش گرامی باد.
شهدا با اهداف مشخص و با این یقین قلبى به جبهههاى حق علیه باطل شتافتند که
مىدانستند شاید دیگر بازگشتى در کار نباشد، و دستیابى به این یقین مسلما ناشى
از تفکر، تعقل و بررسى همه جانبه است؛ بنابراین اگر انتخاب مسیرى با تفکر همراه باشد،
حقیقتى نیز در آن نهفته است.
بنابراین باید از تکرار اسطورهگرایى بیش از حد و آسمانى جلوه دادن و غیرقابل دسترس بودن
شهدا پرهیز کنیم و آنها را هر چه قابل لمستر و زمینىتر تصویر کنیم .
ایثارگران و در این میان شهدا مثل همه مردم، عادى زندگى مىکردند و شاید قبل از شهادت
هم برخى مشکلاتى در زندگى داشتهاند.
اما حضور در فضاى معنوى جبههها روحیات آنها را تغییر داده بود و بعد از شهادت به عنوان
انسان کامل الگوى دیگران شدند.
در فرهنگهاى غیردینى که ماهیت ایثار براساس مادیات است نه معنویات، شاید اسطوره
هم جایگاهى داشته باشد. اما این مورد در فرهنگ دینى ما مصداقى ندارد چون حقیقت
دین اسلام روشن است. به یاد داشته باشیم تبیین و تشریح منطقى روحیات و اهداف شهدا
تنها راه شناساندن حماسه آفرینى آنها به جهانیان است و از این راه است که شهدا قابل
دست یافتنى شده و دیگران را به خود جذب خواهند کرد و در غیر این صورت باید تابلو ورود
ممنوع به این حیطه را به همه نشان دهیم که این امر نیز هیچگونه سازگارى با ارزشهاى
دفاع مقدس ندارد.
فلاسفه انسان را حیوان ناطق یا متفکر می نامند.یکی از مواردی که انسان به فکر کردن
وامی دارد دین است و نمونه اش تقلید است آیا ما باید از کسانی به عنوان مراجع تقلید
پیروی کنیم و از آنها اطاعت نماییم؟
مرجع تقلید یا مجتهد جامع الشرایط کسی است که عمری از زندگی خود را وقف تحصیل
علمی به نام فقه می کند تا بتواند احکام شرعی از جهت حرام وحلال بودن را بدست آورد.
آیا ما به آنها نیاز داریم؟
هر انسانی نمی توانند در تمام علوم تسلط پیدا کند واین که ادعا نماییم در دین شناخت
کامل داریم دروغی بس گزاف است .همانطور که کسی اگر نیاز به جراحی قلب داشته باشد
نزد دکتر متخصص قلب می رود.
آیا مرجع تقلید معصوم است؟
اشتباه عده ای این است که مرجع تقلید را نایب خاص امام زمان(س)می دانند و او را از هر
اشتباهی مصون می دانند در حالی که این یک وهم و خیال باطل است.کسانی هستند که
در حوزه دین کارشناس و تبحر دارند واگر ما نیز به سطح کافی از شناخت دین که اجتهاد است
برسیم دیگر نیازی به آنها نداریم.
خوشحال می شوم اگر با نظرات سازنده خود مرا در فهم دین یاری برسانید.
که بحث سفرهای ارزان قیمت از اقدامات دولت است.مصوبه ای در دستور کار هیات وزیران
قرار گرفته که طبق آن به هریک از افراد خانواده 20 هزار تومان بن سفر تعلق خواهد گرفت.
پیشنهاد من:اگر این طرح هم مثل پول نفت که قرار بود سر سفره های مردم بیاید سرکاری
نباشد و پارتی بازی هم بگذارد نوبت ما هم بشود.این بن سفر را می گیرم و چند کیلو تخمه
و آجیل و میوه و شیرینی می گیرم و از ویدئو کلوپ سر کوچه مان فیلم هشتاد روز دور دنیا را
می گیرم و به خانه می آورم و با همسر ودخترم پای تلویزیون می نشینم و فیلم را تا آخر نگاه
می کنم و کیفش را می بریم نه منت آژانس بلیت فروشی را می کشم نه دیگر در این هوای
گرم به مسافرت با این اتوبسهای عهد عتیق می روم.به این می گویند سفر و مسافرت دور
ایران در جوار خانواده.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ