امروز صبح تشییع جنازه شهدای حادثه بمب گذاری حسینیه سیدالشهدا،کانون رهپویان وصال بود؛با این که 9 صبح رفتم،از بس جمعیت شلوغ بود،نتوانستم داخل شاهچراغ بروم،اجساد شهدا داخل شاهچراغ بود؛سردار اسدی درباره اهمیت مسجد و جوانان گفت؛درباره آنانی گفت که با یاد حسینی آسمانی شدند و دعوت حق را لبیک گفتند.بعد از سخنرانی نماز میت را به امامت آیت الله حدائق خواندند.هر کسی هر جایی بود،رو به قبله ایستاد.در نماز از شهادتین و صلوات بر محمد و در اخر نماز به عربی برای آنها دعا کرد.من هم دعا کردم کاش ما هم با شما بودیم؛به قول آقای انجوی که می گفت:"همه عهد بسته بودیم،اگه در شهادت باز شد،همه با هم بریم،ولی ما شرمنده ایم که ماندیم."ولی شهادت همیشه بهترینها رو می چیند و می برد.من یقین دارم،اینها شهید هستند؛کسی که برلبش ذکر حسین باشد و به دیدار آقایش امام حسین(ع) بشتابد،شهید اشت. شهادت در نظر حضرت علی (ع) محبوبی گمشده است که طلبش تا به آن نرسد، آرام نمی گیرد و آب حیاتی است که تشنگان بی رمق و از نفس افتاده را سیراب می کند.پندار ما این است،که مانده ایم و شهدا رفته اند،اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.سید شهیدان اهل قلم
حواشی:
نتیجه تحقیقات: انفجار شیراز دراثر موادنظامی نمایشگاهی بود .
نتیجه تحقیقات سانحه حسینیه سیدالشهدا اعلام شد.ولی من نتایج آن را بطور کلی قبول ندارم.این که آثار بجا مانده از جبهه و جنگ نباید در یک مکان سربسته و عمومی باشد یک چیز قابل قبول است اما نباید فراموش نمود که این نمایشگاه پنج سال در آن مکان بوده است و من خودم بارها شاهد آن بودم.
نکته ای که مسئولین به آن جواب صحیح ندادند این است که مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه از شیراز بازدید می نماید و این انفجار به شکل غیر مستقیم در ارتباط با این دیدار است.گروههای محاربی مسئولیت بمب گذاری را قبول کردند و این را نباید صریح رد کرد و انکار نمایند.
آقای انجوی در مراسم خیلی شکسته و فرتوت شده بود،روحیه اش حسابی خرد شده بود،در این 10 سالی که او را می شناسم،این قدر او را شکسته ندیده بودم.
در شیراز دو گروه مذهبی هستند،که اختلافهای قدیمی و ریشه دار دارند،ولی در تشییع شهدا دو گروه شرکت نموده بودند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ