پنج شنبه 87 شهریور 7 , ساعت 7:9 عصر
وقتی روبروی تل زینبیه می ایستی،دوست داری با زینب هم نوا شوی و این شعر را زمزمه کنی:"" او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل،من سوی قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه،من در مقابل
او می کشید و من می کشیدم او خنجر از کین،من ناله از دل
او می برید و من می بریدم او از حسین سر،من از حسین دل.""
نوشته شده توسط احمدرضا جهاندیده | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ